من هنوز منتظرم

(( پایگاه پژوهش و نشر فرهنگ مهدوی ))

من هنوز منتظرم

(( پایگاه پژوهش و نشر فرهنگ مهدوی ))

جزئیات جدیدی از شهادت "حسن شحاته"

پنجشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۲، ۰۸:۴۱ ب.ظ
به گزارش شیعه آنلاین، حوادث دردناکی که بر ملت های عرب وارد شد سبب ایجاد رخنه ها و شکاف ها در دنیای اسلام و دشمنی مستقیم با دوستداران اهل بیت (ع) شد و ما الان در برابر شخصیت شیعی، متفکر و دانشمندی هستیم که جان خود را برای اعتقاد محکم و ایمان مطلقش به ولایت اهل بیت (ع) فدا کرد و او، شیخ برجسته "حسن شحاته" است؛ کسی که دست های خیانت و دشمنی و کینه پنهان در مصر در روز نیمه ماه مبارک شعبان سال 1434 ه ق به او آسیب وارد کرد، روزی که در آن جهان اسلام میلاد حضرت حجة بن الحسن (عج) را گرامی داشت. پس شیخ، قربانی شد و دنیای ما را ترک کرد، در حالی که این مناسبت بزرگ را برپا داشته بود."محمد سیف الله الحسینی" از دوستان و یاران نزدیک روحانی سرشناس شیعیان مصر، شهید "حسن شحاته" طی اظهاراتی از خیانت اطرافیان او پرده برداشته و به عشق و علاقه وی نسبت به اهل بیت (ع) پرداخت. برای آشنایی مسلمان دوستدار زندگی شهید "شحاته" مسلمان شیعه سرشار از اعتقاد محمدی، دیداری با یکی از نزدیکان این شهید، محقق اسلامی سید "محمد سیف الله الحسینی" صورت گرفت. متن اظهارات "محمد سیف الله الحسینی" که توسط خانم "مریم السادات ناصری زاده" از زبان عربی به فارسی ترجمه شد، به شرح ذیل است: * آیا در ارتباط با سیر زندگی شهید "شحاته" و میزان رابطه خودتان با ایشان صحبت می کنید؟ در ابتدا من از دوستان بسیار نزدیک ایشان بودم و حداقل هر روز برای اطمینان یافتن از حال من، با بنده در تماس بود و سخن ابتدایی در مجالس خود را خواه این مجالس، عزاداری بود یا ولادت به من می داد. شیخ علامه "حسن محمد شحاته" متولد سال 1946 و از فارغ التحصیلان دانشگاه الازهر بود. می دانید که نام واقعی الازهر دانشگاه حضرت فاطمه زهرا (س) است و این همان دانشگاهی است که شهید دانش خود را از دست استادان و شیوخ الازهر کسب کرد و قرآن کریم را در طول پنج سال و نیم حفظ کرده است. شیخ از ابتدای تحصیلش در الازهر دلبستگی و علاقه به اهل بیت (ع) داشته و به یاری پیشوایان بزرگ شیعه درس خواند مثل شیخ "محمد النمر" که در طنطا مرکز استان الغربیه زندگی می کرد و به کمک این شیخ تعداد بسیاری از فرزندان مصر و خصوصا افراد بسیاری از طنطا و قاهره و الشرقیه شیعه شدند. * ملاقات اول شما با ایشان چگونه بود؟ در حقیقت من سخنرانی از او شنیدم که در نهایت شجاعت و کمی خطرناک بود. در سال 1983 در مسجد اعظم شهرمان، مقابل سفارت اسرائیل و سفارت عربستان، در برابر رود نیل در قاهره سخنرانی می کرد. ارتباط من با او در مرحله اول در دانشکده علوم تربیتی دانشگاه قاهره که چند قدم بیشتر تا مسجدی که در آن سخنرانی و صحبت می کرد فاصله نداشت، استوار شد.. آن زمان برای مردم این مرسوم نبود ولی با تکرار سخنرانی هایش در ارتباط با ویژ گی ها و صفات و اخلاق پسندیده محمدی در سیره پیامبر (ص) مردم شروع به جمع شدن در اطرافش کردند و با شور و شوق به او گوش می دادند زیرا او اولین کسی بود که از سیره پیامبر و اهل بیت (ص) صحبت کرد. * این مجالس عمومی است نه خصوصی، پس راز شیعه شدنش چیست؟ راز شیعه شدن ایشان به معجزه ای بر می گردد که درباره آن و درباره دوستی اش نسبت به اهل بیت (ع) با من  صحبت  کرد، شش ماه  قبل از  شهادتش در استان الهرم کفر الجبل در مجلسی به نام "زاویة ابو مسلم" گفت: همانا دلیل شیعه شدن من رویای خواب گونه ای بود که در سال 1996 دیدم، امیر المومنین علی (ع) را در حالی که روی منبر ایستاده بود دیدم در ظاهری شبیه شیری با جثه تنومند گویی تمام فضای مسجد را پر کرده بود و در دستش شمشیرش ذوالفقار قرار داشت پس به ایشان گفتم یا امیر المومنین به خدا قسم به هر قیمتی که شده از شما دفاع کردیم، پیش از آن هم رویای دیگری دیده بودم اما در آن یقین من کامل نشده بود. * آیا از دستاوردهای معرفتی و فرهنگی و خصوصا اعتقاد ایشان به اهل بیت (ع) صحبت می کنید؟ ایشان بسیار با فرهنگ بود و ساکت و آرام ترین مردم با او صحبت کردند و صدها نوار و سخنرانی دارد که به همه کشورهای عربی و اسلامی رسیده و در آن ها به صراحت از عشق به اهل بیت (ع) می گفت، علاوه بر آن تالیفات اوست که به ده ها اثر می رسد و در آن ها از سیره پیامبر و اهل بیت (ع) و فقه، بلاغت، عبادت و اخلاق  صحبت می کند، هم چنین سی مجلس از شهادت ها و ولادت های چهارده معصوم تشکیل می داد و در طول سال دو مجلس را برای حضرت زینب کبری دختر امام علی (ع) در روز میلاد و روز وفات ایشان اختصاص می داد، به همین خاطر همواره تحت نظر کینه توزان و دشمنان سیره و مناقب اهل بیت (ع) بود، پس اول سه بار در سال 1996 بازداشت شد و بعد از آن بین سال های 1998 تا 1999 بازداشت شد و آخرین آن سال 2002 بود که در آن به شدید ترین انواع شکنجه ها مورد آزار قرار گرفت سپس او را در زندان انفرادی انداختند، سلولی تاریک به طول و عرض یک متر در یک متر و سه ماه در آن به صورت ایستاده بود که منجر به درد و آسیب رساندن به پاهایش شد و این هنگام درس دادن به شاگردانش به وضوح نمایان بود. * چطور با خبر شهادت ایشان رو به رو شدید؟ اشک هایم برای دوستم حسن شحاته من را تسکین داد، دردی سخت برای او در سینه ام بود زیرا او انسانی دوست داشتنی بود که پیام اهل بیت (ع) را با ثبات عقیده محکم حمل می کرد ... قبل از این که خبر را بشنوم تماس های مستمری با من داشت و در آخر با هم ارتباط تلفنی داشتیم. در آن زمان من در آسوان بودم با من تماس گرفت و گفت: کجایی؟ گفتم: در آسوان هستم، گفت: که می خواهم در برپایی روز میلاد امیر المومنین (ع) در 13 رجب 1434 ه ق حاضر شوی، پس حاضر شدم و جشن میلاد امیر المونین (ع) را در خانه یکی از برادران در منطقه مرج برپا کردیم، و این آخرین مراسمی بود که با او حضور داشتم که تقریبا یک ماه و نیم قبل از وفاتش بود، دیدار و ملاقات دیگری هم در 27 رجب 1434 بود و مناسبت بعدی ولادت امام مهدی (عج) بود که جشن آن در خانه یکی از برادران در منطقه ابو مسلم برپا شد مجلس قبل از نماز ظهر تمام شد اما سلفی ها به خانه هجوم آوردند و آن جا شحاته به همراه برادرش ابراهیم و سه تن از برادران نزدیک حاضر در مجلس به شهادت رسیدند و برادر کوچک تر "شحاته حسن شحاته" آسیب دید و برای مداوا به بیمارستان منتقل شد. * آیا اعتقاد دارید که کسانی که به ایشان خیانت کردند از نزدیکانشان بودند؟ بله، البته. کسانی که به ایشان خیانت کردند از نزدیکانشان بودند خصوصا همسر سابق و فرزندانشان حمزه و محسن  آنها همه نوارهای ضبط شده  شیخ را برداشته و به سفارت های شورهای حوزه خلیج فارس بردند به ازای پول. تمام توجه آنها به دنیاست و آخرت را فراموش کرده اند، "حمزه شحاته" پسر بزرگ شهید به یکی از شبکه های مصری گفت ما از این خیر محروم شدیم زیرا پدرم اگر دنیا را برای حفظ مذهبش می خواست شیعه شدنش را ظاهر نمی کرد و دعوت سردمداران و پادشاهان از او ادامه می یافت اما او دنیا را نخواست و برای آن پول ها و جوایز ارزشمند را از دست داد، بر آن اساس اسم پدرشان را تغییر دادند و خود را به خانواده دیگری منتسب کردند. اعضای خانواده شهید کسانی هستند که با بعضی از کشورهای حوزه خلیج فارس و سلفی های وهابی هم دست شدند تا در مقابل مبلغی هنگفت او را بکشند و از اینجا بر علیه او توطئه کردند زیرا آن ها می دانستند که او کیست و در سخنرانی ها و مجالسش از وهابی های سلفی که دشمنان اهل بیت (ع) هستند چه می گوید، پس او از دشمنان اهل بیت (ع) با حقایق و دلایل واضح تبری جست و از علمای بزرگ و مراجع و همه طیف ها. در پایان سید الحسینی گفت: از مردم عراق تشکر می کنم زیرا آن ها مجالسی را به نام شهید "حسن شحاته" برپا کردند و نام و تصاویر او را در خیابان ها و روی پل ها و خانه ها و مدارس و ادارات قرار دادند و در همه محله های عراق مراسم عزاداری وتابلو هایی که حاکی از ابراز همدردی و بازخواست کسانی است که کوتاهی کردند وجود دارد، پس خدا به عراقی ها از سنی تا شیعه برکت بدهد.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۲۳
عماد کلامی مقدم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی