من هنوز منتظرم

(( پایگاه پژوهش و نشر فرهنگ مهدوی ))

من هنوز منتظرم

(( پایگاه پژوهش و نشر فرهنگ مهدوی ))

• کینه معاویه نسبت به دین و مقام رسالتمعاویة بن ابى سفیان دوست و ندیمى به نام مغیرة بن شعبه داشت که همانند و هم پیاله وى بود.مطرف فرزند مغیرة بن شعبه مى گوید:پدرم همیشه نزد معاویه مى رفت و با او گفتگو مى کرد و هنگامى که نزد من بازمى گشت از او و زیرکى اش سخن مى گفت و از کارهاى او اظهار شگفتى مى نمود. یک شب که از نزد معاویه بازگشت لب به غذا نزد و اندوهگین به نظر مى رسید. گمان کردم از دست ما ناراحت شده است، لذا ساعتى درنگ کردم، سپس پرسیدم: چرا امشب تو را اندوهگین مى بینم؟ گفت: پسرم، من از نزد کافرترین و خبیث ترینِ مردم مى آیم. گفتم: منظورت چه کسى است؟ گفت: در خلوت به معاویه گفتم: دیگر سنى از تو گذشته است و پیر شده اى. کاش راه عدل و خیرخواهى پیش مى گرفتى و به برادرانت بنى هاشم و به خویشاوندانت رسیدگى مى کردى. به خدا قسم امروز چیزى ندارند که از آن بترسى، وانگهى این کار نام نیکى برایت بر جا مى نهد و ثوابش برایت باقى مى ماند. معاویه گفت: هیهات هیهات! به کدام نام نیک دلخوش باشم. برادر تَیمى ما (ابوبکر) راه عدالت در پیش گرفت و کارها کرد، اما به محض آن که مُرد نامش نیز از یادها رفت. مگر این که کسى بگوید: ابوبکر چنین بود. پس از او برادرمان از خاندان عدى (عمر) بر سر کار آمد و آستین بالا زد و ده سال تلاش کرد، اما او نیز به محض آن که مرد، نامش نیز به فراموشى سپرده شد. مگر این که کسى از عمر یادى کند و بگوید: عمر چنان بود...، اما نام محمد صلى الله علیه وآله روزانه پنج بار به بانگِ بلند یاد مى شود و مى گویند: «أشهد أنّ محمداً رسول اللّه». با این اوصاف چه کارى مى ماند و چه نامى پایدار خواهد ماند؟ نه ـ اى بى پدر ـ به خدا قسم که جز به دفن کردن کامل این نام رضایت نخواهم داد.(8)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی