من هنوز منتظرم

(( پایگاه پژوهش و نشر فرهنگ مهدوی ))

من هنوز منتظرم

(( پایگاه پژوهش و نشر فرهنگ مهدوی ))

۱۹ مطلب در بهمن ۱۳۹۱ ثبت شده است

به گزارش«شیعه نیوز» به نقل از البرز، همین طور که داشتم قدم زنان به طرف قرارگاه می رفتم ، صحنه عجیبی دیدم . درمیان آن سکوت وخلوتی بعد از ظهر که هر کدام از بچه ها از شدت گرما به سنگری پناه برده بود و چرت می زدند، حاج احمد در کنار تانکر آب نشسته بود و با دقت و وسواس خاصی ، ظرفهای ناهار بچه های قرارگاه را می شست .                اول باور نکردم که حاج احمد باشد ولی وقتی به آرامی نزدیک رفتم ، دیدم که خود اوست . با خودم گفتم آدم مثل حاج احمد با آن همه ید و بیضا، فرمانده تیپ ؟؟ حضرت رسول (صلی الله علیه و.اله ) و مسوول قرارگاه تاکتیکی باشد و بیاید کنار تانکر آب ، کاسه بشقابهای بچه ها را بشوید؟! در همین فکر بودم که یک هو به یاد دوربینم افتادم .به تندی ، با دوربین قراضه ای که روی دوشم داشتم ، جلو رفتم و قبل از این که متوجه شود، او را درون کادر دوربین جا دادم و با فشار تکمه ای ، برای همیشه ثبتش کردم...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۱ ، ۱۰:۴۰
عماد کلامی مقدم
عارف گرانقدر حضرت آیت ا... شیخ حسنعلی نخودکی درباره ضرورت کنترل زبان می فرماید: «انسان در حین تکلم باید متکلم به کلمات حکمت آمیز باشد و زبانش، سخنان انبیا(ع)، اولیا و صالحان را بازگو کند. همین که انسان به کلمات لغو مشغول شد؛ قطعا زبانش از ذکر خدا و کلمات انبیا(ع) باز می ماند. پس انسان باید پیوسته مراقب خویش باشد و اگر عقل را عمارت نمی کند؛ لااقل به ویرانی اش کمک نکند.»برگرفته از کتاب «چشمه سار معرفت»- صفحه۵۲
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۱ ، ۱۷:۱۳
عماد کلامی مقدم
درمدرسه،که جای ِتعلیم و ادب هست آقا ز من پرسید:بابایت چه کاره است؟؟ گفتم که بابا،بهـترین بابای دنـیاست گفتاکه این هفته(پدر)موضوع انشاست با ناله و با گریـه و هاها نـوشتم در گوشه ای با خون دل، انشا نوشتم آقا بـدان،بابای من همتـا نـدارد بابای من،یک دست وهم یک پا ندارد از ضربه ی ترکش به سر موجی شد،آقا گاهی سخن گوید شبانه با خود ،آقا گویـد ز فکّه،از هـویزه،از شلمچه از شیمیایی های در خاکِ حلبچه از.... از.... آقا بگو این هفته انشا نمره ام چیست؟ از درد بابایم،خجالت میکشد بیست20(بهلول حبیبی زنجانی)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۳۳
عماد کلامی مقدم
اگر به خدا توکل کنی،این ایمان چون نقطه ای می شود برای باورت تا خدا یاورت باشد
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۱ ، ۱۰:۱۰
عماد کلامی مقدم
امیرمومنان علی علیه السلام می فرمایند: «برخی از نیکوترین خلق و خوی زنان، زشت ترین صفت اخلاقی مردان است، مانند تکبر، ترس و بخل، هرگاه زنی متکبر باشد، بیگانه را به حریم خود راه نمی دهد، اگر بخیل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ می کند و چون ترسان باشد از هر چیزی که به آبروی او زیان رساند فاصله می گیرد.»نهج البلاغه- حکمت۲۳۴
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۱ ، ۰۶:۵۷
عماد کلامی مقدم
اینک، اى خداى من، من به درگاه گرامى تو بسان فرمانبردار خوار ایستاده‏‌ام و با شرمندگى همچون محتاج عیال‏مند در خواست مى ‏کنم. اعتراف مى ‏کنم به اینکه جز با خوددارى از معصیت تو در هنگام احسانت، تسلیم تو نشده ‏ام و در هیچ حالى بدون منت و احسان تو نبوده ‏ام. پس اى پروردگار من، آیا اقرار من در پیشگاه تو به بدى آنچه انجام داده ‏ام، سودى خواهد بخشید؟ و آیا اعتراف من در درگاهت به زشتى آنچه مرتکب شده ‏ام نجاتم خواهد داد؟ من در پیشگاه تو از سرکشى بیزارى مى ‏جویم و از اینکه (در گناه و سرکشى) اصرار کنم به تو پناه مى ‏برم و به خاطر کوتاهى و قصورى که روا داشتم از تو آمرزش مى ‏خواهم و بر کارهایى (عبادات و طاعات) که از انجام آن ناتوانم از تو یارى مى ‏طلبم.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۱ ، ۰۶:۵۳
عماد کلامی مقدم
هنوزم عشق سلطانش تو هستی کتاب روزگارانش تو هستی   نشان عشق گویند بی‌قراریست صبوری سنگ دورانش تو هستی   فتاده یوسفی در چاه کنعان عزیزی در بیابانش تو هستی   بریده دل ز اسماعیل بابش صبور دست لرزانش تو هستی
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۱ ، ۱۹:۰۰
عماد کلامی مقدم
از جبهه گریختن گناهی ست بزرگ رفتن به جدال نفس کاری ست بزرگ ما بر سر پست انقلابیم اکنون خفتن سر پست اشتباهی ست بزرگ... **لبیک عشق ایران زمین**
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۱ ، ۱۸:۲۹
عماد کلامی مقدم
دستگاه خداوند از دستگاه حضرت یوسف کمتر نیست. یکی از هم زندانی های یوسف خوابی را جعل کرد و تعبیرش را از یوسف پرسید. وقتی یوسف تعبیر کرد. آن زندانی گفت دروغ گفتم و خواب را از خودم ساخته بودم. یوسف گفت: قضی الامر. یعنی کار از کار گذشت و آن چه گفتم واقع خواهد شد. ما هم چند بار دروغی به خدا گفتیم دوستت داریم. بعد که ابتلائات و تبعات دوستی ظاهر شد گفتیم خدایا دروغ گفتیم. خداوند فرمود: قضی الامر. یعنی کار از کار گذشت و به جمع دوستان ما ملحق شدی .
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۱ ، ۱۸:۲۵
عماد کلامی مقدم
روزی در نجف اشرف امام خمینی (ره) می خواست برای نماز جماعت وارد اطاق بیرونی شود. جلو اطاق انباشته از کفش نمازگزاران بود به طوری که جای پا گذاشتن نبود. امام وقتی به کفش کن رسید و آن وضع را دید، توقف کرد و از پا گذاشتن بر روی کفش مردم خودداری ورزیده، تا اینکه کفش ها را از سر راه برداشتند و راه را باز کردند. آن گاه امام وارد اطاق شد.امام در وصیتی به فرزندشان می نویسند: پسرم! سعی کن که با حق الناس از این جهان رخت نبندی که کار، بسیار مشکل می شود. سر و کار انسان با خدای تعالی که ارحم الراحمین است، بسیار سهل تر است تا سر و کار با انسان ها.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۱ ، ۱۸:۲۷
عماد کلامی مقدم